همانطور که در مقالۀ استعدادیابی گاردنر به آن اشاره کردیم، هوش زبانی – کلامی برای اولینبار توسط آقای هوارد گاردنر ارائه گردید. او در نظریۀ استعدادیابی خود انواعی از هوشها را مطرح کرد که هوش زبانی – کلامی یکی از آنهاست. دقت کرده باشید این روزها متقاضیان کلاسها و همایشهای فن بیان و افزایش قدرت کلام تا حد بسیار زیادی افزایش پیدا کرده و موقعیتهای شغلی بسیار زیادی در این حوزه بهوجود آمده؛ حتی اگر دقت کنید افرادی که از قدرت کلام و به نوعی سخنرانی بالایی برخوردارند، در هر حوزهای که مشغول به کار باشند میتواند بهخوبی از پس گفتوگوهایشان بربیایند؛ از این رو این هوش از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. حال این پرسش مطرح است که هوش زبانی – کلامی چیست؟ چطور بفهمیم که از این برخورداریم یا خیر؟ چگونه این هوش را در خود افزایش بدهیم؟ و… در پاسخ باید عارض شویم: ما برای آنکه بتوانیم سازهای زیبا خلق کنیم، نیازمند پیشزمینههایی در خصوص ساخت سازه و همچنین مصالح خواهیم بود؛ به همین منظور، قطعاً برای رسیدن به پاسخ چنین سؤالاتی باید در ابتدا به درک درستی از این هوش برسیم؛ پس با ما در مقالۀ هوش زبانی – کلامی همراه باشید… برخلاف عقیدۀ بسیاری از والدین و تفکرات غیرعلمی که بر پایۀ نمایان شدن و رشد هوش بعد از تولد میباشد، کودکان از دوران جنینی بهمنظور رشد مغز، از هوش بسیار کمی برخوردار هستند که عوامل بسیاری در دوران جنینی وجود دارد که میتواند بر هوش جنین، تأثیر مثبت و یا منفی بگذارد. ازجمله تأثیرات منفی میتوان به زایمان زودرس، مشکلات جسمی، آسیب روحی، اختلالات هوشی، و… اشاره داشت. همچنین برخی اقدامات همچون تغذیۀ مناسب، دریافت ید بهمنظور فعالسازی غدۀ تیروئید برای رشد مغز، دریافت آهن، و… توسط مادر در زمان بارداری، تأثیرات مثبتی را بر هوش جنین خواهد گذاشت. در صورتی که موارد ذکر شده رعایت نشوند، اثرات بسیار منفی و مخربی از جمله اختلالاتی نظیر تأخیر در رشد زبان، تأخیر در رشد اعمال حرکتی، اختلال در گفتار، عدم وجود گلبول قرمز به حد کافی در خون، عدم اکسیژنرسانی صحیح و مؤثر به بدن، و… بر روی رشد مغز خواهند گذاشت. هوش چندگانه گاردنر به 9 دسته تقسیم میشود: 1:هوش بدنی(جنبشی-حرکتی) 2:هوش درون فردی 3:هوش برون فردی 4:هوش فضایی 5:هوش طبیعتگرا 6:هوش منطقی – ریاضی 7:هوش موسیقیایی 8:هوش زبانی کلامی 9:هوش هستی گرا از آنجا که هر فرد میتواند از چند هوش بهطور همزمان برخوردار باشد، نیاز است توضیحات بسیار دقیقتری در خصوص انواع هوش (ویکی پدیا) از جمله چگونگی رشد هوش، کارایی هریک از هوشها، و… بداند که در ادامه به یکی از آنها میپردازیم:
هوش زبانی، دامنهای از دانش لغوی هر فرد به همراه درک دقیقی از لغات میباشد. یا به بیانی دیگر، هوش کلامی یعنی توانایی فرد در بهرهگیری از استدلالات مبتنی بر زبان و کلام است. این هوش، توانایی فرد را در افکار و بیان آنها بهصورت کلمات و جملات نشان میدهد. لازم به ذکر است که همۀ افراد از این هوش برخوردار هستند؛ زیرا هر یک از ما حداقل یکبار طی زندگی خود نامهای و یا کتابی خواندهایم، متنی نوشتهایم و گفتوگویی داشتهایم، و… شاید تابهحال دیده باشید که کودکی همانند بزرگسالان صحبت کند، این کودکان از هوش کلامی و یا زبانی بالایی برخوردار هستند. آنها آن چیزی که در ذهنشان میگذرد را بهصورت سؤال، با لحنی بسیار بزرگسالانه بیان میکنند و اطرافیان را متأثر و مجذوب خود میکنند. افراد بسیاری از جمله آگاتا کریستی، شکسپیر، و… هستند که بهعنوان مظهری از هوش کلامی و یا زبانی بسیار بالا شناخته میشوند. بسیاری از افراد بر این باور هستند که آن دسته از افراد که از هوش کلامی بالایی برخوردار هستند، افرادی بسیار پرحرف و حوصله سربر هستند، درصورتی که اصلاً اینطور نیست! ممکن است فردی از هوش کلامی بسیار بالایی برخوردار باشد منتها در جمع صدایی از او در نیاید و شما او را فردی منزوی بهشمار بیاورید، همچنین این فرد، با همین خصوصیات ممکن است نویسندهای بسیار ماهر باشد که متون بسیار جذابی بنویسد.
همۀ ما انسانها برای رفع نیازهای اولیه، نیاز به ارتباط با افراد دیگر داریم. کسی نمیتواند بگوید که “من به هیچکس نیازی ندارم و هیچ وقت هم قرار نیست با کسی در ارتباط باشم!” ما برای انجام کوچکترین اقدامات روزمرۀ خود اعم از خرید مواد غذایی، خرید پوشاک، و… ملزم به برقراری ارتباط با سایر افراد هستیم. پس برای شکلگیری این ارتباط، نیاز به مؤلفهای تحت عنوان هوش کلامی هستیم. در ارتباط گستردهتر، بحث هوش کلامی نقش ویژهتری را ایفا خواهد کرد. برای مثال اگر فردی بخواهد عاشق شود و با جنس مخالف خود وارد رابطه شود، به ارتباطی فراتر از خرید نان و گوشت و مرغ نیاز دارد. به همین سبب است که افراد نیاز بسیار اساسی به هوش زبانی و یا کلامی دارند.
این موضوع که هر یک از ما انسانها از هوش زبانی و یا کلامی برخورداریم، بدین معنا نیست که همۀ ما از هوش کلامی بالایی برخورداریم و قادر به سخنرانیهای بسیار مهم در همایشها و مراسمها و یا حتی جلسات ساده باشیم! مقصود اصلی گاردنر از بیان این موضوع آن است که تمامی ما انسانها در بدبینانهترین حالت، قادر به رفع مشکلات و موضوعات روزمرهای که نیاز به گفتوگو، بیان کردن، شرح دادن و یا حتی نوشتن دارند، هستیم. اما برخی افراد از این هوش، بهصورت ویژهای برخوردار هستند. بهطوری که نماد کلی موفقیت آنان، روابط میانفردی و اجتماعی آنها است. آنها بهمنظور برخورداری از مهارتهای کلامی و اساسی صحبت کردن، قادر به برقراری ارتباطات بسیار قوی و دقیقی با دیگران هستند و مخاطب خود را به آسانی متقاعد میکنند. این دسته از افراد بهمنظور داشتن دایرۀ لغات زیاد، اشخاصی بسیار منطقی و دانا به نظر خواهند رسید. به همین سبب، اطرافیان از هم صحبتی با او احساس لذتبخش و رضایت میکنند. آنها بهعنوان نمادی از ایدهها و راهنمایی در ذهن اطرافیان جای خواهند گرفت. لازم به ذکر است که افرادی که از هوش کلامی بالایی برخوردار هستند، شنوندگان بسیار خوبی در نزد اطرافیان هستند. به همین سبب آنها مشاوران بسیار معتمد و پرمخاطبی خواهند بود؛ زیرا بسیاری از افراد به دنبال گوشی شنوا هستند تا فردی راهنما! نویسندگی این دسته از افراد، ازجمله مواردی است که میتواند مخاطبین بسیاری را به خود اختصاص دهد.
همانطور که گفته شد، همۀ ما از هوش کلامی و یا زبانی برخوردار هستیم. منظور از این که گفتیم همۀ ما دارای هوش کلامی هستیم، آن است که در بدترین حالت، کلمات و متون ساده برایمان قابل درک است و قادر به گفتوگو با دیگر افراد هستیم. حال این پرسش مطرح است که اگر فردی هوش کلامی پایینی داشته باشد چه؟ آن دسته از افرادی که از هوش کلامی پایینی برخوردار هستند، قادر به بیان احساسات و به اشتراک گذاشتن آن نخواهند بود و همچنین آنان درک کامل و درستی از مکالمات، متون، و… نخواهند داشت، به همین منظور نتیجۀ بامعنایی از مسائل نخواهد داشت. این عوامل سبب میگردد تا آنها از روابط اجتماعی بسیار پایینی برخوردار هستند. لازم به ذکر است که این دسته از افراد قادر به نوشتن متون رسمی و حتی گاهاً متون بسیار ساده نخواهند بود.
هوش کلامی و یا زبانی متشکل از 4 مؤلفه میباشد که در ادامه به معرفی و بررسی هر یک از مؤلفهها خواهیم پرداخت:
دنیای کلمات، دنیایی بی حدومرز است. در این دنیا، کلماتی که از نظر نوشتاری ناهمسان ولی از نظر آوایی یکسان و دارای چندین معنا باشند کم نیست! (مثل: قالب/غالب) حتی کلمات بسیاری نیز وجود دارند که هم از نظر نوشتاری و هم از نظر آوایی یکسان هستند و دارای چندین معنا و مفهوم میباشند! (مثل: شیر/شیر) با این اوصاف، میبایست توجه بسیار ویژهای به مفهوم کلماتی که قصد بهکارگیری از آنها را در جملات خود داریم، داشته باشیم تا با مفهومی درست، در جایی درست قرار گیرند. این موضوع سبب میگردد تا مخاطب، به درکی درست و دقیق از مفهوم و معنای جملات و صحبتهای شما برسد.
همانطور که در مورد معنا شناسی گفتیم، حالات بسیار گوناگونی در زمینۀ شناخت آوای کلمات با در نظر گرفتن معنا و نوع نوشتاری آنها وجود دارد. از دیگر مواردی که میتواند مخاطب را تا حد چشمگیری تحت تأثیر قرار دهد و او را مجذوب صحبتهای خود کنیم، آوا، لحن و صوتی است که در صحبتهایمان متناسب با وزن و تأکید، برای کلمات بهکار میگیریم. این امر سبب میگردد تا منظور و مفهوم کلام ما بهطور دقیق و کامل به شخص مقابل انتقال یابد. در این حالت، احساس خوشایند و لذتبخشی از صوت و لحن ما بر شخص مخاطب غالب خواهد شد و موجب گوش جان فرا سپردن مخاطب به سخنان ما خواهد شد.
مؤلفهای که در ارتباطات و نوشتن متون مهم و تأثیرگذار، کلماتی است که در مکالمات و متون خود بهکار میگیریم. استفاده و بهرهگیری از کلمات در جای مناسب، بهطوری که در مختصرترین حالت ممکن مقصود ما را انتقال بدهد، از عوامل بسیار مهم و مجذوب کننده بهشمار میرود. اهمیت این موضوع در مواقعی بیشتر میشود که میخواهیم از کلماتی که دارای چند معنای متفاوت هستند، استفاده کنیم؛ زیرا زمان و نوع بیان کلمات، بر معنای آنها تأثیر بسیار زیادی خواهد داشت.
حال با فراگیری 3 مؤلفۀ دیگر، قادر به جملهبندی خواهیم بود. همانطور که میدانیم، جمله متشکل از چند کلمه در کنار هم میباشد. اما نکتۀ بسیار مهم در خصوص جملهبندی، استفاده و بهرهگیری از کلمات مناسب در جای مناسب است که تأثیر بسزایی بر مخاطبپذیری خواهد داشت. نکتۀ بسیار مهم در خصوص مؤلفۀ هوش کلامی آن است که فرد میبایست علاوهبر این 4 مؤلفه، به یادگیری علائم نگارشی، قواعد، دستور زبان، کاربرد زبان، و… نیز بپردازد.
سایر افراد برخوردار هستند، چهطور میتوانند این هوش و قابلیت را در خود ایجاد و یا پرورش دهند؟
رشد و پرورش رشد هوش کلامی و یا زبانی، اولینبار توسط گاردنر مطرح شد. او معتقد بود هوش افراد در عین آن که میتواند بهصورت ارثی باشد، میتوان آنها را ارتقا داد و پرورش داد.
یکی از اقداماتی که تأثیر بسزایی بر رشد هوش کلامی دارد، بازی با کلمات است. برای این کار میتوانید متنی آماده مقابل خود قرار دهید و کامل بخوانید. سپس سعی کنید متن را بازنویسی کنید. سعی کنید با تغییر کلمات و استفاده از جایگزینی برای آنها و حتی جابهجایی کلمات، چارچوبی دیگر برای متن بسازید. بهطوری که دیگر بهعنوان متنی کپی شده شناخته نشود. اگر این شیوه را بهدرستی انجام دهید و ادامه دهید، میتوانید همانند یک تولید کنندۀ محتوا متنی تولید کنید و علاوهبر آن هوش کلامی خود را تا حد چشمگیری افزایش دهید. لازم به ذکر است که اگر همین کار را مقابل آیینه انجام دهید و متن را در ذهن خود بخوانید و همزمان متنی بازنویسی شده را با صدای بلند برای خود بازگو کنید، قدرت صحبت کردن و مکالمات خود را نیز بهطور قابل توجهی افزایش خواهید داد.
بسیاری از افراد، از اعتماد به نفس بهشدت پایینی در خصوص روابط و صحبت کردن با دیگران برخوردار هستند. این موضوع میتواند به سبب گذشتهشان باشد. برای مثال افرادی که در دوران کودکی خود از بازی با همسالان خود طرد شدهاند و یا در مدرسه با توپوق زدن، توسط همکلاسیهایش مسخره شده است، ممکن است دچار افت شدید اعتماد به نفس شوند. به همین منظور ترجیح میدهند ارتباطات خود را محدود کنند و بیشتر زمان خود را در تنهایی به سر ببرند. این موضوع ممکن است تا بزرگسالی آنان ادامه یابد. این موضوع سبب میگردد تا رشد هوش کلامی فرد متوقف شود. اولین قدم برای مقابله با این موضوع آن است که هیچگاه خود را دستکم نگیرید و در اولین فرصت در اجتماع حضور پیدا کنید و سعی کنید با دیگران ارتباط برقرار کنید. در ابتدا امکان دارد این اقدام بسیار دشوار بهنظر برسد ولی بعد از مدتی که تأثیرات آن را مشاهده کنید، ارتباط با دیگران برایتان امری بسیار طبیعی و صدالبته خوشایند جلوه پیدا خواهد کرد. برای شروع این ارتباطگیری و رشد هوش کلامی خود، میتوانید ابتدا از شرکت در مباحث خانوادگی و نظر دادن و بیان عقاید خود در خصوص مسائل بسیار کوچکی نظیر پارکی که آخر هفته قرار است در آن وقت بگذرانید، و… شروع کنید.
همانطور که در بخش بازی با کلمات گفتیم، با قرار دادن متنی در مقابل خود و بازنویسی آن، متنی جدید تولید کنید. درصورتی که به این کار تداوم دهید و از تمرین کردن دست نکشید، میتوانید به افزایش هوش کلامی خود کمک بسزایی برسانید. از دیگر اقداماتی که به افزایش این هوش کمک خواهد کرد میتوان به یادداشت خاطرات، یادداشت اتفاقات روزمرۀ خود، داستان نویسی، و… اشاره داشت. لازم به ذکر است که افرادی که از هوش کلامی بالایی برخوردار هستند، نویسندگان بسیار خوبی نیز میتوانند باشند.
بسیاری از اشخاص، از ارتباط با دیگران ترس دارند! بسیاری دیگر از این ارتباطگیری خجالت میکشند و… این موضوع میتواند ریشه در کودکی فرد داشته باشد؛ اما هیچگاه برای رشد هوش کلامی دیر نیست و در هر زمان و یا مکان که باشید میتوانید این هوش را در خود پرورش دهید و بهراحتی با دیگران ارتباط بگیرید. برای شروع باید به شنیدن صدای خود عادت کنید! میتوانید برای این کار ضبط صوتی را بردارید و داستانی را بخوانید و صدای خود را ضبط کنید و سپس صدای خود را گوش دهید. این کار را بارها تکرار کنید و هر بار سعی کنید با لحنی بهتر داستان را بخوانید. سعی کنید طوری داستان را بخوانید که پس از اینکه صدای خود را میشنوید، از صدای خود لذت ببرید. این موضوع سبب میگردد تا دیگران هم از شنیدن صدا و لحن شما لذت ببرند و نسبت به شنیدن صدای شما و هم صحبت شدن با شما ترغیب شوند. در ادامه سعی کنید با افراد مختلف ارتباط بگیرید و با آنها در تعامل باشید تا شاهد رشد چشمگیر هوش کلامی خود باشید.
و در آخر به اصلیترین بخشی که بر رشد هوش کلامی تأثیر بسزایی خواهد داشت، میرسیم. از جمله مواردی که بر رشد این هوش تأثیرگذار است، میتوان به خواندن متون مختلف، کتابهای مختلف، مجلات، روزنامه، مقالات، و… اشاره داشت. انجام این اقدامات با توجه به چارچوبی اصولی و دقیق متون، پیشزمینۀ ذهنی بسیار خوبی به فرد خواهند داد؛ زیرا فرد متوجه انواع جملهبندی و بهکارگیری از هر کلمه در جملات خواهد بود. بهطوری که وقتی بخواهد از آن کلمات در جملات خود بهره بگیرد، میداند در کجا و چه زمانی از آن استفاده کند. لازم به ذکر است که از دیگر مواردی که سبب اهمیت کتابخوانی و… میشود، آشنایی با کلمات است. با خواندن کتابهای جدید، به افزایش دایرۀ لغات خود کمک کردهاید. به همین سبب هوش کلامی خود را تا حد چشمگیری افزایش میدهید.
درصد مطالعه مقاله