امروزه بسیاری از انسانها در پی آن هستند که بتوانند بهخوبی از پس ارتباط خود با دیگران بربیایند و به قولی بتوانند با دیگران ارتباط بگیرند. از این رو برگزاری کلاسها، سمینارها و همایشها هم تا حد چشمگیری افزایش پیدا کرده و مخاطبین بسیار زیادی را به خود جلب کرده است. اما دلیل این حجم از استقبال مردم چیست؟ انسان از برقراری صحیح ارتباط با دیگران و توانایی حفظ آن، لذت بسیار زیادی میبرد؛ به همین سبب سعی بر این دارد که تمام اصول و قوانین ارتباطگیری را فراگیرد تا بتواند ارتباط بهتری با سایر افراد تجربه کند. اگر مقالۀ استعدادیابی گاردنر را مطالعه کرده باشید، قطعاً بدین موضوع پی بردهاید که هوش برونفردی، یکی از انواع هوشی است که آقای گاردنر ارائه کرده. توجه داشته باشید که در ابتدا میبایست پیشنیازهایی در خصوص هوش و استعداد بدانید که ما در مقالۀ استعداد چیست؟ این پیشنیازها را در اختیار شما عزیزان قرار دادهایم. اکنون نوبت به آن رسیده که به بررسی این هوش، یعنی هوش برونفردی بپردازیم؛ با ما همراه باشید… هوش برونفردی که تحت عنوان هوش اجتماعی و هوش میانفردی نیز شناخته میشود، پیرو ارتباطات میان افراد توصیف میگردد. این هوش بهمنظور بررسی تعاملات افراد با سایر افرادی که در خانواده، مدرسه، دانشگاه، اجتماع، و… حضور دارند، ارائه گردید و میزان توانایی افراد در درک و برقراری ارتباط با دیگر افراد را خواهد سنجید و همچنین به عمق این ارتباطات و قابلیت درک کردن افراد نیز اشاره دارد. در این مقاله، هوش میانفردی و یا همان برونفردی را بهطور کامل شرح خواهیم داد. اما در ابتدا نیاز است تا نکتهای بسیار مهم را عارض شویم: اگر دوست دارید که در بین اطرافیان خود از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار باشید و جایگاه ویژهای در نزد آنان داشته باشید، یکی از ملزومات اساسی تقویت هوش برونفردی میباشد. اگر فکر میکنید که از درصد پایینی از این هوش بهرهمند هستید و یا به کل از این قابلیت محروم هستید، به هیچ وجه نگران نباشید؛ چراکه ما در این مقاله سعی داشتهایم تا تمامی مواردی که بر رشد و پرورش این هوش تأثیرگذار است را گرد هم بیاوریم. با ما همراه باشید … هوش چندگانه گاردنر به 9 دسته تقسیم میشود: 1:هوش بدنی(جنبشی-حرکتی) 2:هوش درون فردی 3:هوش برون فردی 4:هوش فضایی 5:هوش طبیعتگرا 6:هوش منطقی – ریاضی 7:هوش موسیقیایی 8:هوش زبانی کلامی 9:هوش هستی گرا از آنجا که هر فرد میتواند از چند هوش بهطور همزمان برخوردار باشد، نیاز است توضیحات بسیار دقیقتری در خصوص انواع هوش(ویکی پدیا) از جمله چگونگی رشد هوش، کارایی هریک از هوشها، و… بداند که در ادامه به یکی از آنها میپردازیم:
هوش برونفردی، دربرگیرندۀ توانایی برقراری ارتباط، درک افکار و احساسات و از همه مهمتر توانایی بروز صحیح احساسات و افکار میباشد. معمولاً به آن دسته از افرادی که در این دستهبندی از انواع هوش قرار میگیرند، لقب برونگرا میدهند؛ زیرا آنها احساسات و حالات درونی خود را بهراحتی بروز میدهند و به قولی نمایان میکنند. تابهحال افرادی را دیدهاید که وقتی سورپرایز میشوند، بیتفاوتاند؟ و یا بلعکس، افرادی که وقتی سورپرایز میشوند بسیار ذوق میکنند و خوشحالی و حال خوبشان را بروز میدهند؟ این امر دقیقاً به دلیل میزان هوش برونفردی آنها میباشد. از آن جا که هوش برونفردی، از جمله موارد اساسی در موقعیتهای اجتماعی همچون تعاملات و ارتباطات صحیح افراد بهشمار میرود، بهعنوان یکی از انواع هوشی خطاب میگردد که برخورداری از آن تا حدودی برای تمامی افراد جامعه ضروری محسوب خواهد شد. اما چرا این هوش از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؟ در پاسخ به این سؤال باید عارض شویم: انسان در طول زندگی خود، از دوران کودکی، ناخودآگاهش درگیر تعامل با والدین و بعد اطرافیان خواهد شد. پس این هوش از دوران کودکی هر فرد، شروع به شکلگیری و به قولی نمایان شدن است. کودک به مرور زمان میآموزد که برای برطرفسازی کوچکترین نیازهای خود، ملزم به برقراری ارتباط با والدین خود میباشد. در ادامۀ روند رشد انسان و بیشتر شدن ارتباطات او با اطرافیان، این هوش بهمراتب رشد بیشتری خواهد داشت. برای مثال: فردی که به تازگی به مدرسه وارد شده، بدین موضوع پی خواهد برد که همانطور که در نزد خانوادۀ خود ملزم به تعامل بوده، در مدرسه نیز نیازمند برقراری ارتباط با سایر دانشآموزان و همچنین عوامل مدرسه خواهد بود. حال فرض کنید این فرد به بلوغ سنی و عقلی میرسد. او متوجه خواهد شد که تا چه حد از هوش برونفردی برخوردار است و آیا نیاز آن را تقویت کند یا خیر؟ (البته لازم به ذکر است که برخی از افراد در این بخش از زندگی خود، برای شناسایی این هوش نیاز به کمک دارند).
اولین موضوعی در خصوص این دسته از افراد صدق میکند، بیزاری از تنهایی و انجام فعالیتهای انفرادی است. آنها از فعالیتهای گروهی بسیار لذت میبرند. افرادی که در این دستهبندی از انواع هوش قرار میگیرند، از قابلیت سخنوری و همچنین مکالمات روزمره و عادی بسیار بالایی برخوردارند. لازم به ذکر است که آنها علاوهبر توانایی برقراری ارتباط کلامی، توانایی منحصربهفردی در برقراری ارتباطات غیرکلامی دارند. در ادامه به بررسی برخی دیگر از انواع ویژگیهای این افراد خواهیم پرداخت:
از آن جا که هوش برونفردی، تا حد بسیار زیادی از کوچکترین عوامل زندگی هر فرد مثل روزمرۀ او را به خود درگیر میکند، تحت عنوان یکی از مهمترین انواع هوش بهشمار میرود. پس به بیانی دیگر، تمامی افراد ملزم به آشنایی و در ادامه تقویت این هوش هستند. بهطورکلی، در عصر کنونی تمامی عوامل زندگی افراد درگیر تعاملات و ارتباطات خواهد بود. ما در این قسمت به برخی از راهکارهای رشد و تقویت هوش برونفردی خواهیم پرداخت:
در ابتدا لازم به ذکر است که هر یک از مشاغل، ملزم به داشتن برخی مهارتها و قابلیتهایی است که تنها بالا بودن این هوش، تضمینی برای موفقیت در آنها نخواهد بود؛ بلکه اقدام بعدی برای موفقیت در یک شغل، تقویت و پرورش مهارتهای مربوط به آن میباشد. در ادامه این پرسش مطرح خواهد بود که فردی که از هوش برونفردی بالایی برخوردار است، در چه فعالیتها و مشاغلی میتواند به نبوغ برسد و بدرخشد؟ در پاسخ به این سؤال باید عارض شویم: افرادی که از هوش برونفردی بالایی برخوردارند، بدین منظور که از قابلیت گوش فرا سپردن فعالانه، توانایی درک کردن عمیق سایر افراد و همچنین از مهارت بسیار بالایی در ارتباطگیری با افراد برخوردارند، میتوانند به یک روانشناس بسیار سرشناس و محبوب تبدیل شوند. حال به معرفی دیگر مشاغل خواهیم پرداخت:
هر یک از ما انسانها، قسمت کوچکی از یک جامعه را تشکیل خواهیم داد. هر یک از ما انسانها تواناییهایی داریم که در زندگی ما تأثیر بسزایی دارد اما در جهت زندگی در جامعه، مهارتی خاص دیگری نیاز است که هوش برونفردی نامیده میشود. به همین سبب است که تقویت مهارتهای اجتماعی که تحت عنوان هوش برونفردی شناخته میشود، امری ضروری محسوب میشود. هوش میانفردی، قابلیت بسیار ویژهای است که تمامی انسانها و خصوصاً آن دسته از افرادی که دارای مشاغلی هستند که ملزم به روابط اجتماعی هستند، به آن نیاز دارند. اگر شما هم جزء آن دسته از افرادی هستید که تا حد کمی از این هوش برخوردار است و در بسیاری از اقدامات اجتماعی ناموفق است، حتماً این مقاله را مجدداً مطالعه بفرمایید و تمامی موارد ذکر شده را بهطور مستمر انجام دهید.
درصد مطالعه مقاله