هر برندی در طول حیات خود از زمانی که فعالیت خود را آغاز کرده، سرگذشت پرفراز و نشیبی را گذرانده است. از این رو، پشت هر کسبوکاری یک داستان برند نهفته است. نزد مدیر هر کسبوکاری که بروید، میتوانید سرگذشت برند یا برند استوری کسبوکارش را بهطور کامل بشنوید؛ داستانهایی که هر یک مملو از نکات ارزنده و تجربههای گرانقدر است. تجربهها و داستانهای تلخ و شیرین برند از جنس واقعیت هستند که در صورتی که بهخوبی روایت شوند، میتوانند روشنگر و هدایتگر راه نسلهای بعدی باشند. بهراستی، خلق و روایت داستان کار هرکسی نیست. روایتگری و داستانسرایی کار پیچیدهای است که به تخصصهای بسیاری نیاز دارد.
[irp posts=”10919″ name=”اتوماسیون بازاریابی چیست و چرا باید از آن استفاده کرد؟”]
تمامی برندهای معروف داستان و ماجرای برند خود را با جزئیات و بهطور شفاف بیان و معرفی میکنند و از این رو، مخاطبان بهخوبی میتوانند این برندها را بشناسند؛ این داستان، کاملاً واقعی و اصیل است، بهگونهای که حقیقت وجودی خود را آشکار میکنند. هر برندی ماجرا و داستان منحصربفرد خود را دارد. اما واقعاً داستان برند یا برند استوری چیست؟ نکات داستان برند کدامند؟ ساخت داستان برند چگونه است و چه فرآیندهایی دارد؟ این مقاله تلاش میکند به این پرسشها پاسخ دهد. برای آشنایی بیشتر با معنی برند، مقاله ما با عنوان “برند چیست” را مطالعه نمایید.
داستان یا ماجرای برند با تاریخچه یا پیشینه آن تفاوت دارد و تنها بخش کوچکی از تاریخچه کسبوکار و پیشینه است، همیشه برای همه مردم هیجانانگیز است؛ روایت و ماجرایی پیوسته، یکپارچه و منسجم از کل آن چیزی است ( وقایع، رخدادها، اتفاقات، نتایج و پیامدها، دستاوردها و حقایق پشت کسبوکار ) که برای برند اتفاق افتاده است. این اتفاقات، رویدادهایی پشت سر هم از یک موضوع هستند که ذهن مردم را با خود همراه و درگیر میکند، به نتیجهای نهایی ختم میشوند و حس تعامل و پیوند عمیقی بین انسانها و برند ایجاد میکند.
بنابراین، با خلق داستان یا ماجرای برند که همان قصه فراز و نشیبهایی است که در مسیر رونقگرفتن کسبوکار رخ داده است، مخاطبان هدف آن بسیار بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرند و با ایجاد پیوندی عمیق بین برند و آنها، باعث میشود مشتریان احساس بهتری نسبت به برند داشته باشند. برای خلق قصه برند باید شخصیتهای مختلفی برای آن تعریف کنید و مانند یک فیلم یا کتاب با رخدادهای گوناگون برند که واقعیت آن است، آنها را بهگونهای روایت کنید و پیش ببرید که احساسات آنها برانگیخته شود.
موضوع ماجرا یا قصه برند میتواند هر آن چیزی باشد که برای آن اتفاق افتاده است، از پیروزیها، شکستها، سختیها و ناملایمات و چالشها، قراردادها و قوانین سازمان، فرهنگ سازمانی، اهداف، ماموریت، چشمانداز، محصولات و دیگر ماجراهای مربوط به برند. برند استوری بههیچ وجه داستانی مبهم و بیسروته که تنها جنبه سرگرمی داشته باشد نیست و تمرکز آن بر الهامبخشی و تاثیرگذاری بر مصرفکنندگان و ارزشهای سازمان است تا این ارزشها را بهدرستی به مشتریان منتقل کند و البته محتوای آن میتواند به اشکال مختلف از جمله متن، تصویر، صوت، ویدئو و ترکیبی از آنها باشد.
سالها تصور میشد که داستانسرایی و قصهپردازی برای کسبوکارها و محیط آنها که جوی رسمی دارند، مناسب نیست، اما امروزه تحقیقات و پژوهشهای گستردهای که درباره ساختار ذهن انسان انجام شده است، بیانگر این است که داستان، قصه، موسیقی، شعر و بازی تاثیری باورنکردنی و شگرف بر تحریک احساسات انسان دارد.
دنیای کسبوکار نیز دنیایی منطقی نیست، حداقل منطق در آن نقش بسزایی ندارد. در دنیای کسبوکار نیز وظیفه بازاریابان تحریک و برانگیختن احساسات و ادراک مخاطبان است و مشتریان با ادراک و احساسات و قدرت تشخیص منطقی که بر پایه همین ادراک حسی استوار است، خرید میکنند. با خلق داستان و قصه برند فضای عادی و معمول کسبوکار را به فضایی سوق میدهیم که با ایجاد خلاقیت و برانگیختن احساس مشتریان، آنها را هرچه بیشتر به کشف، ارزیابی و خرید محصولات خود ترغیب میکنیم. با اطمینان میتوان ادعا کرد که داستانسرایی و قصهپردازی، تاثیری بسیار مثبت بر روند کسبوکار دارد.
شرکتها و برندها مخاطبان خود را در سطوح بسیاری درگیر میکنند. یک پیام تبلیغاتی سطحی از تعامل و درگیری را با مشتریان ایجاد میکند که اکثر مردم این پیام و جزئیات آن را فراموش میکنند، اما تبلیغات برندسازیشده که داستانی معتبر و واقعی را روایت میکنند، مردم را در سطحی عمیقتر درگیر میکنند. ویژگی بیادماندنی و ماندگاری این نوع داستانها به آنها قدرتی میدهد که ارتباط برقرارشده برند با مخاطبان را دائمی و همراه با ادراکی واقعی میکند.
شکل محتوای بکاربرده شده نیز بسیار مهم است. از هر محتوایی که احساس و ادراک زندهبودن و واقعی به برند بدهد و بیشترین تاثیر را در مخاطب داشته باشد، استفاده کنید.
محتوای داستان و قصه برند باید بازگوکننده بسیاری از نکات داستان برند باشد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم : ⦁ حقایق ⦁ اقدامات، برنامهها و سیاستها ⦁ قراردادها، قوانین و مقررات ⦁ مزیت رقابتی و وجه تمایز ⦁ فرهنگ سازمانی ⦁ ارزشهای پیشنهادی سازمان و اینکه آنها چگونه ایجاد و حفظ میشوند ⦁ اهداف ⦁ ماموریت ⦁ چشمانداز ⦁ محصولات ⦁ اعضا و کارکنان سازمان و شخصیت آنها ⦁ قیمت و کیفیت محصولات ⦁ جایگاه برند و ادراک و احساسات دیگران از آن ⦁ محتوا و ویژگیهای برند یا محصولات و نام آنها ⦁ موضوعات مرتبط با طراحی برند یا محصولات ⦁ تجربه مشتری ⦁ شهرت و محبوبیت ⦁ بازخوردها، واکنشها و دسترسیها ⦁ نحوه مواجهه با مشکلات و چالشها و رفع آنها ⦁ چگونگی تعامل و ارتباط با مخاطبان
همواره سه نکته مهم را در داستان برند مدنظر قرار دهید : ⦁ گیرایی و جذابیت داشته باشد، بهگونهای که در عین حال که جالب، جذاب، سرگرمکننده و شامل اطلاعات کامل و مفید باشد، با درگیرکردن اذهان و ایجاد تعامل با مخاطبان موجب تسریع در بازخورد و واکنش رفتار آنها شود. ⦁ معتبر و موثق باشد؛ ساختگی و نادرست نباشد و انتقالدهنده پیام و مفهومی در راستای اهداف، برنامهها، سیاستها، ماموریت و چشمانداز سازمان باشد. ⦁ راهبردی و دربرگیرنده پیامی مرتبط با برند باشد که ویژگیهای اصلی، مزیت رقابتی و وجه تمایز برند را بازگو کند و با برقراری ارتباط تنگاتنگ با مشتری منجر به رشد سازمان شود.
[irp posts=”10848″ name=”کسب درآمد از تبلیغات کلیکی | ppc با cpc چه تفاوتی دارد”]
ایجاد حس اعتماد و اطمینان با توجه به خاصیت واقعی بودن برند استوری دلیل محبوبیت آن است. داستان و قصه برند یکی از اصلیترین بخشهای برندسازی یا برندینگ در ایجاد هویت مفهومی برند است؛ ساخت این داستان، امری کاملاً تخصصی است و پیچیدگیها و ظرافتهای بسیاری دارد، برای ساخت این داستان باید توانمندیهای زیادی داشته باشید و نکات بسیار مهمی را که در مشتریان بهطور مستقیم تاثیرگذار هستند، رعایت کنید. در طراحی این داستان باید موارد فراوانی را در کسبوکار خود جستجو و بررسی کنید تا بتوانید داستانی خلاصه، خلاقانه و هیجانانگیز که برای مخاطبان هدف جذابیت داشته باشد، خلق کنید. پیشنهاد می شود مقاله اختصاصی ما در خصوص برند سازی شخصی را مطالعه نمایید.
⦁ ماموریت و شخصیتهای اصلی برند خود را تعریف کنید. فلسفه وجودی و اینکه چه چیزی به شما انگیزه و اشتیاق فعالیت میدهد و دلیل و شور و اشتیاق خود را برای تاسیس سازمان و انتخاب صنعتی که در آن فعالیت میکنید، بیان کنید.
⦁ برای ایجاد جذابیت، از شخصیتهای انتزاعی استفاده نکنید. از شخصیتهای واقعی یا انسانی بههمراه مطالعات موردی یا رخدادهایی که واقعاً اتفاق افتادهاند، استفاده کنید که باعث میشوند ادراک واقعی و طبیعی و احساسات و عواطف بهخوبی منتقل شوند و مشتریان افراد پشت کسب و کار شما را ببینند.
⦁ مخاطبان هدف خود را با جزئیات و بهدرستی بشناسید که چه افرادی با چه انتظارات، خواستهها، تمایلات و گرایشها هستند تا بتوانید داستانی متضمن پیامی درخور مشتریان که بهترین و بیشترین تاثیر را داشته باشد، طراحی کنید. هر داستان به یک یا چند قهرمان نیاز دارد. مخاطبان را قهرمان داستان خود کنید یا حداقل، آنها را در قهرمانشدن در داستان، شریک کنید.
⦁ مخاطبان هدف را برای خلق و شکلگرفتن داستان خود بهخوبی موقعیتیابی کنید و برای این منظور، مخاطبان خود را با نام خطاب کنید. نیاز اساسی و فرصتی که بهدنبال برآوردکردن آن هستید، یادآوری کنید. محصول مناسب و مطلوب مشتری را که دربرگیرنده ارزش پیشنهادی، وجه تمایز و مزیت رقابتی آن است، پیشنهاد دهید.
⦁ مشکلات و چالشهای مشتریان را تعریف کنید و برای آنها با راهحلهایی کارآمد و موثر با راهنماییهای کافی و مرتبط ارایه کنید. توانایی حل مشکلات نکته خطیری است که داستان شما بهکمک آن میتواند ارتباطی تنگاتنگ بین برند و مخاطبان ایجاد کند.
⦁ با بهاشتراکگذاشتن موثر برند استوری در رسانههایی که بیشترین بازخورد و مخاطب را دارد، به تعبیری، آن را در بازار فعال کنید. داستان برند شما همان اندازه که برای مشتریان شما مهم است برای بازاریابان نیز اهمیت دارد.
[irp posts=”10839″ name=”تبلیغات بر اساس کلیک یا PPC چیست + معایب و مزایا”]
⦁ مشاوره و نظرسنجی تاثیر بسیار مثبت و مهمی بر داستان شما دارند. با افراد متخصص و اهلفن مشورت و نظرسنجی کنید. مشاوره و نظرسنجی را میتوانید هم در مرحله طراحی یا ساخت داستان و هم پس از آن که نیاز دارید تا بازخورد و نتیجه مستقیم آن را ارزیابی کنید، انجام دهید. البته در هر دو مورد مشاوره و نظرسنجی از وفادارترین و بهترین مشتریان نیز میتوانید استفاده کنید.
درصد مطالعه مقاله