همانطور که میدانید تمامی شرکتها علیرغم دولتی یا خصوصیبودنشان، استراتژیهای خاصی را برای دستیابی به اهداف بلند یا کوتاهمدت خود انتخاب میکنند. اینکه مدیر یک شرکت بداند در هر قسمت از سیستم کاری و اداری چهکارهایی را باید انجام دهد تا به خواستههای خود و نیاز مشتری رسیدگی کند، از اوجب واجبات است. در این مطلب سعی داریم به طور خلاصه و کلی مفهوم استراتژی عملیاتی را برای شما عزیزان تشریح کرده و اطلاعات مفیدی را در اختیارتان بگذاریم. اگر قصد دارید بر دانستههای خود بیفزایید، پیشنهاد میکنیم تا انتهای مقاله ما را همراهی کنید.
استراتژی عملیاتی چیست؟
در واقع به مجموعه کارهایی که یک شرکت برای دستیابی به اهداف بلند یا کوتاهمدت خود، در بخشهای مختلف اداری، کاری، اجرایی و… انجام میدهد، استراتژی عملیات گفته میشود. کسبوکارهایی که قصد دارند محصولات یا خدمات خود را بهدرستی تولید، کنترل، عرضه و به فروش برسانند، همگی از استراتژیهای مشخص پیروی میکنند؛ چرا که بدون داشتن استراتژی، بزرگترین شرکتها نیز از دور رقابت حذف شده و به فراموشی سپرده میشوند. در حقیقت کسبوکارها باید در مدیریت منابع، مدیریت منابع انسانی و… بهترین عملکرد را از خود نشان دهند تا بتوانند در بازار حضور فعالی داشته باشند.
اگر بخواهیم پاسخ دقیقتری برای سؤال (استراتژی عملیاتی چیست؟) در نظر بگیریم، میتوانیم اینگونه بیان کنیم: به مجموعه تصمیماتی که یک شرکت یا سازمان برای تولیدات باکیفیت و پروسه تحویل آنها به مشتریان میگیرد، استراتژی عملیاتی گفته میشود.
[irp posts=”17404″ ]
اهمیت داشتن استراتژی برای کسب و کارها
همانطور که پیشتر نیز اشاره کردیم، پیروی از استراتژیهای مشخص برای هر سازمانی واجب است. لازم به ذکر است که هر اقدامی که صاحبان کسبوکارها برای رسیدن به اهدافشان انجام میدهند، بخشی از این استراتژی در نظر گرفته میشود. بااینوجود، استراتژی عملیات تنها در چند بخش ساده خلاصه نمیشود و زیرشاخههای بسیاری دارد. بهتر است اینگونه بیان کنیم که استراتژی عملیات، از عملیات گوناگون و متعددی تشکیل شده است که هر کدام از آنها قطعهای از پازل کسبوکار هستند. در نتیجه اگر یک بخش از این استراتژی دچار مشکل شود، کل آن زیر سؤال میرود. با وجود این تفاسیر میتوانید متصور شوید که داشتن چنین استراتژی پیچیدهای تا چه اندازه پر اهمیت است.
مثالی از استراتژی عملیات یک سازمان:
فرض کنید یک شرکت تولیدکننده قطعات خودرو میخواهد استراتژی کلی کسبوکارش را بنویسد؛ دستور کار کلی این شرکت چیزی شبیه به موارد زیر خواهد بود:
1. دستیابی به مواد اولیه تولید
2. مشارکت با تأمینکنندگان
3. ایجاد طرحهای اولیه محصولات
4. تولید طرحهای نهایی
5. مدیریت منابع انسانی
6. عرضه محصولات تولید شده در سطح بازار و فروش به مشتریان
7. دریافت بازخورد از محصولات فروخته شده
استراتژی کلی این شرکت تنها به همین چند مورد عمده تقسیمبندی شده؛ اما هر کدام از این موارد نیز به بخشهای کوچکتر و حیاتیتری نیز تقسیم میشوند. حال که با ماهیت چنین استراتژی مهمی آشنا شدهاید، بگذارید درباره مزایای آن نیز سخن بگوییم.
[irp posts=”17369″ ]
مزایای استراتژی عملیاتی
برخورداری از چنین استراتژی مفیدی، مزایای گوناگونی دارد که مهمترین آنها عبارتاند از:
- بالاتر رفتن کارایی منابع انسانی
در واقع وقتی استراتژی و دستورالعمل مشخصی وجود داشته باشد، بازدهی افراد نیز بالاتر خواهد رفت؛ چرا که آنها میدانند برای چه هدفی تلاش کرده و به کدام سمت گام برمیدارند. وظایف هر بخش از سازمان و کارکنانش با داشتن یک استراتژی خوب مشخص بوده و افراد با پیروی از استانداردهای مشخص مشغول به کار هستند. در حقیقت، استراتژی موجبات شفافسازی هرچه بیشتر مسیر را برای کارکنان کسبوکار فراهم میکند. این اتفاق میتواند تا حد شگرفی بر روی بازدهی تولید و فروش بهتر کالا و خدمات تأثیر بگذارد؛ چیزی که هر سازمانی در نهایت به دنبال آن است.
اگر میخواهید با تعریف استراتژی آشنا شوید به شما پیشنهاد می کنیم مقاله
استراتژی چیست را مطالعه کنید.
مزیت دیگری که استراتژی عملیاتی به همراه دارد، بهینهتر شدن استفاده از منابع سازمان است. به طور حتم کسبوکارها منابع محدود و کمی در اختیار دارند یا ترجیح میدهند با کمترین هزینه به بهترین نتایج دست یابند. داشتن استراتژی میتواند این خواسته را برای صاحبان کسبوکارها محقق کند. در واقع استراتژی عملیات به مدیران میگوید که چگونه منابع را در بخشهای مختلف سازمان ارائه کرده و مدیریت بهتری دررابطهبا آنها داشته باشند. داشتن چنین استراتژی باعث میشود که هزینههای هر بخش از سازمان بهصورت جداگانه تخمین زده شده و در نهایت با تجزیهوتحلیل هزینهها، اولویتهای سازمان مشخص شود.
داشتن شبکه ای منسجم = همکاری بهتر
از دیگر مزایای استراتژی عملیاتی، میتوان به هماهنگی بهتر بین بخشهای مختلف اشاره کرد. در واقع در این شرایط هر بخش از سازمان میداند که چگونه با سایر بخشها ارتباط مؤثر داشته و همکاری بهتری را رقم بزند. همچنین با داشتن استراتژی، اهداف هر کدام از بخشها مشخص بوده و در کنار یکدیگر نشاندهنده مسیر نهایی شرکت است؛ بنابراین اگر هر کدام از قسمتهای سازمان عملکرد ضعیفی داشته باشد، بهراحتی میتوان آن را ارتقا و بهبود بخشید. لازم به ذکر است که ارتباط داشتن بخشهای مختلف کسبوکار، روحیه تیمی را در کارکنان بالاتر برده و به بازدهی بیشتر آنها کمک میکند.
اگر می خواهید در مورد تست نئو اطلاعاتی کسب کنید به شما پیشنهاد می کنیم به مقاله
تست نئو چیست مراجعه کنید.
[irp posts=”17385″ ]
عناصر استراتژی عملیات
داشتن چنین عناصری برای استراتژی ضروری هستند:
● عملیات تولیدات محصول: در این عملیات مدیران با مشورت تیم فروش و تولید تصمیم میگیرند که کدام بخش از تولیدات اولویت بیشتری دارد و باید زودتر اجرایی شود.
● تحویل بهتر محصول و کنترل موجودی: در این عملیات میسنجند که نحوه تحویل کالا به مشتریان به چه صورت باید انجام شود و چگونه باید موجودی تولیدات را کنترل کنند که کمترین هزینه و بیشترین بازخورد را داشته باشند.
● مبحث زنجیره تأمین: این عملیات بهمنظور سهولت در تأمین محصولات انجام میشود. همچنین مدیران در این عملیات تصمیم میگیرند که محصولات باید کجا به تولید رسیده و چگونه ذخیرهسازی شوند.
● کیفیت محصول تولید شده: در این مرحله مدیران به
تجزیه و تحلیل کیفیت نهایی محصول میپردازند؛ نظرات و بازخورد مشتریان را بررسی کرده و مطمئن میشوند که از مواد مرغوبی در تولیدات استفاده شده است.
تا کنون با چیستی استراتژی عملیاتی آشنا شده و درباره مزایای آن نیز اطلاعاتی را کسب کردهاید. همچنین در بخش قبل با چند مورد از عناصر این استراتژی نیز روبرو شدهاید؛ لازم به ذکر است که این عناصر شامل موارد دیگری نیز میشوند که بهتر است در مقالات دیگری به آنها بپردازیم. امیدواریم این مطلب برایتان مفید بوده باشد.