(Logical-Mathematical Intelligence) یا به فارسی هوش منطقی_ریاضیاتی که پرفسور هاوارد گاردنر در دسته بندیهای نظریه هوشهای چندگانه خودشان قرار دادهاند. بسیاری از ما ممکن است این هوش را با نام (IQ ) بهتر بشناسیم.
عمداً این افراد منطقی هستند و این منطق بر احساساتشان محیط و غالب است. مسائل روزمره زندگی را با روشهای علمی، تحلیلی و منطقی حل میکنند. به شدّت تحلیل گر هستند و با هر مسئلهای که مواجه میشوند به دنبال علت و ریشه آن موضوع میگردند. به گفته علم منطق این افراد استدلال خطی دارند در نتیجه نظم و ترتیب قداستی خاص برای افرادی با هوش منطقی-ریاضیاتی دارد و بی نظمی را تحمل نمیکنند. این افراد به شدّت قانونمند بوده و چهارچوبهایی مشخص برای خودشان قائل هستند. افرادی با هوش منطقی-ریاضی کارها را با دیسیپلین و نظم بالا انجام داده و تکمیل میکنند. یکی دیگر از تواناییهای برجسته این افراد قابلیت کار کردن با اعداد و ارقام، الگوها، آمار و تحلیل عددی است که در این مسائل عملکرد به شدّت قابل قبولی از خودشان نشان میدهند. این افراد توانایی انتقال اطلاعاتشان از ذهن خودآگاه به ذهن ناخودآگاه بیشتر افراد عادی است. در نتیجه میتوانند مقدار بیشتری از اطلاعات دریافتی را، با سرعت بیشتری به لایههای پایینی ذهن یا ناخودآگاهشان بفرستند. این ویژگی در حل مسائل ریاضیاتی و فیزیک، و کلاً توانایی حل مسئله کارکرد موثری دارد.
درصد مطالعه مقاله