روندها، فرصتهای موفقیت و چالشهایی را که برندها امسال با آنها روبهرو خواهند شد، با دادههایی از بیش از ۱۷۰۰ بازاریاب جهانی در حوزه B2B و B2C کشف کنید.
اگر شما هم مثل من باشید، احتمالا آرزو میکنید که زمان و منابع بیشتری برای انجام کارها، فکر کردن به ایدههای تحولآفرین، بهروز شدن در روندهای صنعت بازاریابی دیجیتال و ارائه تجربیات فراموشنشدنی از برندتان داشته باشید.
من کاملاً درک میکنم. به همین دلیل این خلاصهای از برترین روندهای بازاریابی در سال ۲۰۲۵ را گردآوری کردهام. در این مقاله، برخی از نکات برجسته مورد علاقهام از نظرسنجی اخیر HubSpot با بیش از ۱۷۰۰ بازاریاب B2B و B2C را به اشتراک میگذارم که در آن، روندهای کلیدی، ابزارها و چالشهایی که متخصصان بازاریابی امروزی بیشترین تمرکز را روی آنها دارند، بررسی شده است.
علاوه بر این، در ادامه نظر رهبران OpenAI، Asana، Adobe، Bitly و دیگر شرکتها را خواهید خواند.
در سال ۲۰۲۴، استفاده از هوش مصنوعی در میان بازاریابان با سرعتی خیرهکننده افزایش یافت. امروزه ابزارهای بیشماری برای کمک به نیازهای مختلف بازاریابی وجود دارد، اما بازاریابان گزارش دادهاند که بهطور ویژه بر استفاده از هوش مصنوعی برای تولید محتوا تمرکز کردهاند تا بتوانند با نیازهای رو به رشد تولید محتوا همگام شوند.
جالب است بدانید که بازاریابان به روشهای مختلفی از هوش مصنوعی برای تولید محتوا استفاده میکنند. درحالیکه برخی از آنها از هوش مصنوعی برای ایجاد پیشنویسهای کامل از ابتدا بهره میبرند، یکی از رایجترین کاربردهای هوش مصنوعی، تبدیل محتوای یک فرمت به فرمتی دیگر است.
برای مثال، بسیاری از بازاریابان از ابزارهای هوش مصنوعی برای تبدیل یک پست وبلاگ به یک اسکریپت ویدیویی یا یک کلیپ ویدیویی به یک پست در شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. هوش مصنوعی به تیمهای بازاریابی این امکان را داده است که بدون نیاز به استخدام نیروی بیشتر، میزان تولید محتوای خود را افزایش دهند.
در اینجا برخی از مهمترین کاربردهای هوش مصنوعی بر اساس نظرسنجی ما آورده شده است:
در زمینه انواع محتوایی که بازاریابان از هوش مصنوعی مولد برای تولید آن استفاده کردهاند، متوجه شدهایم که پستهای شبکههای اجتماعی، ایمیلها، پستهای وبلاگ، ایدههای موضوعی، تصاویر و توضیحات محصول از رایجترین موارد هستند.
علاوه بر این، بسیاری از بازاریابان از ابزارهایی مانند نرمافزار بازاریابی محتوایی HubSpot استفاده میکنند تا در عرض چند دقیقه پستهای وبلاگ خود را به پستهای شبکههای اجتماعی، محتوای خبرنامه، فایلهای صوتی و سایر اشکال محتوا تبدیل کنند.
اگر به استفاده از هوش مصنوعی برای تولید محتوا علاقه دارید، ابزار رایگان تولید محتوای هوش مصنوعی HubSpot نقطه شروع خوبی است.
همچنین، مهم است که توجه داشته باشید درحالیکه بسیاری از پاسخدهندگان ما بر استفاده از هوش مصنوعی برای تولید محتوا تمرکز کردهاند، این فناوری در حال گسترش به حوزههایی فراتر از تولید محتوا است.
به گفته رئیس بازاریابی استراتژیک OpenAI، دین ویهی:
«بازاریابان تاکنون سطحی از هوش مصنوعی را تجربه کردهاند، اما بیشتر برای تولید محتوا. در سال ۲۰۲۵، انتظار داریم که بازاریابان جهشی بزرگ داشته باشند و از هوش مصنوعی برای ایدهپردازی خلاقانه، تصمیمگیری مبتنی بر داده، خودکارسازی فرآیندها و طوفان فکری استراتژیک استفاده کنند.»
با وجود محبوبیت روزافزون ابزارهای تولید محتوای مبتنی بر هوش مصنوعی، نظرسنجی ما نشان داد که بسیاری از بازاریابان هنوز برای یادگیری نحوه استفاده مؤثر از این ابزارها و ادغام آنها در فرآیندهای کاری خود دچار مشکل هستند.
بریانا راجرز، معاون بازاریابی Miro، میگوید:
«بازاریابان باید یاد بگیرند که چگونه هوش مصنوعی را در کار خود ادغام کنند.»
او ادامه میدهد:
«این حوزه با سرعت زیادی در حال پیشرفت است و ما باید در همه موارد آزمایش کنیم… از کاربردهای تثبیتشدهای مانند استفاده از یادگیری ماشینی برای بهبود خرید تبلیغات یا ایجاد مدلهای پیشبینی ارزش مشتری، تا حوزههای جدیدتر مانند شناسایی الگوها در تحقیقات کاربر و دادهها، کمک به توسعه خلاقانه و ایجاد کمپینهای کامل بازاریابی که توسط هوش مصنوعی هدایت میشوند.»
نظرسنجی ما نشان داد که با وجود سرمایهگذاری روزافزون بازاریابان در هوش مصنوعی، بسیاری از آنها همچنان در مورد توانایی خود در استفاده از این ابزارها چندان مطمئن نیستند.
به طور خاص:
علاوه بر این، حتی در میان بازاریابانی که با اصول اولیه اجرای هوش مصنوعی آشنا هستند، ادغام این ابزارها به شیوهای اخلاقی نیز میتواند چالشی بزرگ باشد.
دکتر ربکا هیندز، رئیس آزمایشگاه نوآوری کار Asana، هشدار میدهد:
«نسل Z زنگ خطر را به صدا درآورده است: آنها بیش از هر گروه دیگری نگران این هستند که آیا سازمانهایشان میتوانند به فروشندگان هوش مصنوعی مولد اعتماد کنند که شیوههای هوش مصنوعی مسئولانه را رعایت کنند.»
او ادامه میدهد:
«فروشندگان باید با شفافیت، اصول روشن هوش مصنوعی و تعهد به نوآوری اخلاقی پیش بروند تا حمایت نسل Z را در سال ۲۰۲۵ به دست آورند» — و انجام این کار برای بسیاری از بازاریابان دشوار خواهد بود.
درحالیکه بسیاری از بازاریابان محتوا (از جمله خود من) نگرانیهایی درباره جایگزینی ابزارهای هوش مصنوعی با تولیدکنندگان محتوای انسانی داشتهاند، دادههای اخیر ما نشان میدهد که این اتفاق بعید است رخ دهد.
دادههای نظرسنجیهای قبلی HubSpot نشان میدهد که اکثر بازاریابان همچنان محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی را ویرایش میکنند، که این موضوع نشان میدهد ابزارهای هوش مصنوعی بیشتر به عنوان دستیار عمل میکنند تا جایگزین کامل تولیدکنندگان محتوای انسانی.
علاوه بر این، نه مشتریان و نه موتورهای جستجو احتمالاً وابستگی بیش از حد به محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی را تأیید نخواهند کرد.
برای مثال، کرتیس دل پرینسیپه، مدیر ارشد بازاریابی در HubSpot، در پستی اخیر اشاره کرد که چگونه یک آژانس به دلیل انتشار هزاران پست تولیدشده توسط هوش مصنوعی در اقدامی که به «سرقت سئویی» معروف شد، مجازات شد.
تحقیقات دیگر نیز نشان دادهاند که استفاده از محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی خطر سرقت ادبی را افزایش میدهد. همچنین، Gemini (که قبلاً Bard نام داشت) از گوگل به کاربران اجازه میدهد خروجی خود را با ارائه لینکهایی به منابع تأیید کند تا اطلاعات ارائهشده را بررسی کنند.
به عبارت دیگر، هوش مصنوعی بدون شک تأثیر عمدهای بر دنیای تولید محتوا دارد — اما بعید میدانم که بتواند به طور کامل جایگزین بازاریابان انسانی شود.
در سال ۲۰۲۵، نقشهای برتر استخدامی در سازمانها مربوط به تولید محتوا خواهند بود، بهویژه با تمرکز ویژه بر محتوای رسانههای اجتماعی.
این روند در تمامی سطوح سازمانی دیده میشود؛ از افراد مسئول تولید پستها گرفته تا مدیران و کارگردانانی که استراتژی محتوایی را هدایت میکنند، تمرکز روی رسانههای اجتماعی افزایش یافته است.
وقتی از بازاریابان خواستیم سه نقش اولویتدار برای استخدام در سال ۲۰۲۵ را انتخاب کنند، آنها این موارد را نام بردند:
این آمار نشان میدهد که رسانههای اجتماعی همچنان یکی از اولویتهای اصلی بازاریابان امروزی هستند. اما چه چیزی باعث شده تمرکز روی رسانههای اجتماعی ادامه داشته باشد؟
بر اساس نظرسنجی روندهای مصرفکننده در سال ۲۰۲۴:
همچنین، این نظرسنجی نشان داد:
در پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، تیکتاک و فیسبوک، بازاریابان میتوانند فروشگاههای مجازی راهاندازی کنند تا کاربران بدون خروج از اپلیکیشن خرید کنند. از کشف برند گرفته تا توصیههای اینفلوئنسرها، خرید درونبرنامهای و پشتیبانی مشتری از طریق پیام مستقیم، رسانههای اجتماعی میتوانند به یک مرکز کامل برای کل مسیر مشتری تبدیل شوند.
به همین دلیل، جای تعجب نیست که بازاریابان بهسرعت در حال پذیرش فروش اجتماعی (Social Selling) هستند.
در جدیدترین نظرسنجی فروش اجتماعی:
بنابراین، رسانههای اجتماعی بهوضوح مهمترین کانال بازاریابی هستند. اما کدام پلتفرمها بیشترین ارزش را برای بازاریابان ایجاد میکنند؟
برخلاف تصور رایج که فیسبوک دیگر محبوب نیست، این پلتفرم همچنان پراستفادهترین ابزار بازاریابی است.
طبق نظرسنجی، ۵۸٪ از بازاریابان همچنان فیسبوک را در استراتژی بازاریابی خود به کار میبرند.
بازاریابان گزارش دادهاند که فیسبوک در سال گذشته بیشترین بازدهی سرمایه را در میان تمام پلتفرمهای رسانههای اجتماعی داشته است، به طوری که ۴۰٪ از پاسخدهندگان این پلتفرم را در میان سه عامل برتر ROI معرفی کردهاند.
به همین دلیل، جای تعجب ندارد که بیش از دو سوم بازاریابان قصد دارند در سال ۲۰۲۵ سرمایهگذاری خود در بازاریابی فیسبوک را حفظ کنند یا افزایش دهند.
در حالی که فیسبوک همچنان یکی از بازیگران اصلی بازاریابی در رسانههای اجتماعی است، رقابت بین پلتفرم Threads (متعلق به متا) و X (توییتر سابق) همچنان در جریان است.
بر اساس جدیدترین دادههای نظرسنجی:
برای اطلاعات بیشتر درباره مقایسه X و Threads و چگونگی استفاده از این پلتفرمها در استراتژی بازاریابی، منابع زیر را بررسی کنید:
در حالی که یک استراتژی محتوایی مؤثر معمولاً ترکیبی از پلتفرمهای مختلف را شامل میشود، آخرین دادههای نظرسنجی نشان میدهد که فرمتهای بصری مانند ویدئوهای کوتاه، تصاویر و ویدئوهای زنده بیشترین محبوبیت را دارند.
این نوع از داستانسرایی بصری در سال ۲۰۲۴ جزو پرکاربردترین قالبهای محتوا بود، و در سال ۲۰۲۵ بازاریابان قصد دارند سرمایهگذاری در این سه فرمت را با نرخ بالاتری نسبت به سایر فرمتها افزایش دهند.
این موضوع جای تعجب ندارد؛ چرا که در سال ۲۰۲۴ این سه فرمت بالاترین ROI را برای بازاریابان ایجاد کردند، و پلتفرمهای اجتماعی متمرکز بر محتوای بصری (مانند یوتیوب، اینستاگرام و تیکتاک) نیز در سال ۲۰۲۵ شاهد افزایش سرمایهگذاری خواهند بود.
در حقیقت، تیم وبلاگ ما از زمان رشد تیکتاک در دوران پاندمی پیشبینی کرده بود که یک «رنسانس ویدئوی کوتاه» در راه است — و امروز تقریباً هیچ رقابتی در این زمینه وجود ندارد.
ویدئوهای کوتاه اکنون به محبوبترین فرمت بازاریابی محتوایی تبدیل شدهاند، به طوری که اکثر بازاریابان گزارش دادهاند که این فرمت بیشترین بازدهی سرمایه را دارد.
(فرمتهای بصری به صورت پررنگ مشخص شدهاند)
پریا گیل، معاون ارشد و مدیر جهانی بازاریابی در SurveyMonkey، موفقیت قابلتوجهی را در بازاریابی بصری تجربه کرده است.
او توضیح میدهد:
«ویدئوهای کوتاه، تصاویر و محتوای تولیدشده توسط کاربران تأثیرگذار هستند، زیرا با نحوه مصرف و تعامل مخاطبان امروزی با محتوا هماهنگاند — سریع، بصری و معتبر. این فرمتها در چند ثانیه توجه را جلب میکنند و به کسبوکارها اجازه میدهند داستانهایی تأثیرگذار و متناسب با نیازهای مشتریان روایت کنند.»
حتی ما در HubSpot نیز از ویدئوهای کوتاه برای تبلیغ محتوا استفاده میکنیم، زیرا بازاریابان دریافتهاند که پلتفرمهای اجتماعی مبتنی بر ویدئو مؤثرترین هستند و بهترین ROI را ارائه میدهند.
در حالی که بازاریابی اینفلوئنسری مدتهاست که بهعنوان یک کانال مهم در بازاریابی شناخته میشود، جدیدترین نظرسنجی ما نشان میدهد که اینفلوئنسرهای فعال در حوزههای خاص نقش فزایندهای در این عرصه ایفا میکنند.
در سال ۲۰۲۴، بازاریابان گزارش دادند که همکاری با اینفلوئنسرهای کوچکتر — یعنی افرادی با کمتر از ۱۰۰,۰۰۰ دنبالکننده — بیش از همکاری با اینفلوئنسرهای بزرگتر برای آنها سودمند بوده است.
طبق نظرات پاسخدهندگان، اگرچه این اینفلوئنسرها مخاطبان کمتری دارند، اما ارتباط عمیقتر و اعتماد بیشتری میان آنها و دنبالکنندگانشان وجود دارد، که همین امر آنها را به گزینهای ارزشمند تبدیل میکند.
پریمال دشپاند، مدیر ارشد بازاریابی محصول در Adobe Express، نیز تأکید میکند که همکاری با یک تولیدکننده محتوایی که با مخاطب هدف شما همسو است، میتواند بسیار ارزشمند باشد.
او میگوید:
«کلید موفقیت در بازاریابی، ایجاد اصالت (Authenticity) و اعتماد است.»
او ادامه میدهد:
«محتوای مبتنی بر شخصیت، که از طریق اینفلوئنسرها و کانالهایی ارائه شود که با مخاطب همخوانی دارند، برای دستیابی به این هدف ضروری است.»
به همین دلیل است که تقریباً یکچهارم از پاسخدهندگان، بازاریابی اینفلوئنسری را یکی از روندهای اصلی سال ۲۰۲۴ معرفی کردهاند، و ۶۸٪ از آنها گزارش دادهاند که در سال گذشته با یک اینفلوئنسر حوزه خاص همکاری داشتهاند.
در مقابل، تنها ۲۵٪ از پاسخدهندگان با اینفلوئنسرهایی که بین ۱۰۰,۰۰۰ تا ۱ میلیون دنبالکننده دارند همکاری کردهاند، و فقط ۷٪ از آنها با اینفلوئنسرهای دارای بیش از ۱ میلیون دنبالکننده کار کردهاند.
برای درک بهتر نحوه همکاری برندها با اینفلوئنسرها، از تارا رابرتسون، مدیر ارشد بازاریابی Bitly، خواستیم که تجربیات سازمان خود را در زمینه بازاریابی اینفلوئنسری به اشتراک بگذارد.
او توضیح داد:
«در نیمه دوم سال ۲۰۲۴، ما یک برنامه آزمایشی همکاری با اینفلوئنسرها را در اینستاگرام اجرا کردیم تا بهتر درک کنیم که چگونه شخصیتهای شناختهشده و جوامع آنها میتوانند به افزایش تولید محتوا، گفتگو و آگاهی از برند، فراتر از کانالهای خود Bitly کمک کنند.»
نتیجه چه شد؟
رابرتسون گزارش میدهد:
«نتایج بسیار قوی بود. در مقایسه با عملکرد معمول ما در اینستاگرام، شاهد:
- ۵ برابر افزایش در بازدیدها و تعداد نمایشها
- ۶ برابر افزایش در نرخ تعامل
- ۸۲٪ رشد در تعداد دنبالکنندگان بودیم.
در نتیجه، همکاری با اینفلوئنسرها به بخش بزرگتری از استراتژی بازاریابی ما تبدیل شده است، چراکه به ما کمک میکند تا به دامنه وسیعتری دست پیدا کنیم، ارتباط مؤثرتری با مخاطبان هدف برقرار کنیم، و در عین حال، اعتماد و اصالت برند را حفظ کنیم.»
وقتی از شرکتکنندگان نظرسنجی درباره دلایل همکاری با اینفلوئنسرهای کوچکتر سؤال کردیم، مهمترین مزیت این همکاری را «اعتماد بیشتر دنبالکنندگان به آنها» دانستند.
علاوه بر این، آنها اشاره کردند که:
✅ اینفلوئنسرهای کوچکتر، جوامع خاص و منسجمتری را پوشش میدهند.
✅ هزینه همکاری با اینفلوئنسرهای کوچک، بهمراتب کمتر از اینفلوئنسرهای بزرگتر است.
به عبارت دیگر، تعداد دنبالکنندگان همهچیز نیست!
آخرین گزارش روندهای رسانههای اجتماعی ما نشان داده است که:
📌 «کیفیت محتوا» مهمترین عامل در انتخاب اینفلوئنسر برای همکاری است، نه صرفا تعداد دنبالکنندگان.
آرون کورت، مدیر بازاریابی و توسعه در Craft Ventures، توضیح میدهد که:
«مردم این روزها استانداردهای بالایی برای پذیرش هر چیزی دارند، چه در فضای کسبوکار و چه در تصمیمات خرید شخصی.»
در این شرایط، «اینفلوئنسرها به برندها کمک میکنند تا این شکاف را پر کنند و اعتماد و شناخت مثبت را از طریق بازاریابی دهانبهدهان ایجاد کنند.»
از تغییرات iOS گرفته تا مقررات GDPR و برنامههای گوگل برای حذف کوکیهای شخص ثالث، طی سالهای اخیر دیدهایم که افزایش قوانین مربوط به حریم خصوصی دادهها، چالش بزرگی برای رشد صنعت بازاریابی ایجاد کرده است.
بهعنوان یک بازاریاب، میدانم که این تغییرات میتوانند چالشبرانگیز و گاهی ناامیدکننده باشند. اما با توجه به اینکه ۸۴٪ از شرکتکنندگان در آخرین نظرسنجی روندهای مصرفکننده اعلام کردهاند که «حریم خصوصی دادهها را یک حق انسانی میدانند»، کاملاً مشخص است که افکار عمومی به سمت حمایت از محافظت بیشتر از دادههای شخصی متمایل شده است.
به همین دلیل، ۸۸٪ از بازاریابان گزارش دادهاند که تغییرات در حریم خصوصی دادهها، مانند مقررات GDPR، تغییرات iOS و حذف کوکیهای شخص ثالث توسط گوگل، استراتژی بازاریابی آنها را در سال گذشته تحت تأثیر قرار داده است.
امروزه ابزارها و استراتژیهای متعددی وجود دارند که به سازمانها کمک میکنند بین بازاریابی مؤثر و محافظت از دادههای کاربران تعادل ایجاد کنند.
اگر میخواهید با جایگزینهای مناسب و راهکارهای موجود بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد میکنم این مقاله وبلاگی را بررسی کنید که در آن چندین راهحل کاربردی مورد بحث قرار گرفته است.
طبق جدیدترین نظرسنجی ما:
📌 ۸۶٪ از بازاریابان گزارش دادهاند که مشتریانشان تجربهای شخصیسازیشده (کم یا زیاد) از برند آنها دریافت میکنند.
📌 ۹۴٪ از بازاریابان اعلام کردهاند که ارائه یک تجربه شخصیسازیشده، تأثیر مستقیمی بر فروش شرکت آنها دارد.
به عبارت دیگر، دادهها نشان میدهند که ایجاد یک تجربه شخصیسازیشده برای مشتریان، اکنون بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
مطالعات نشان میدهند که بیشتر بازاریابان اطلاعات کافی درباره مخاطبان خود ندارند. در حقیقت، تنها ۶۵٪ از بازاریابان اعلام کردهاند که دادههای باکیفیتی از مخاطبان هدف خود دارند.
وقتی از بازاریابان پرسیدیم که چه اطلاعاتی درباره مخاطبان هدف خود دارند:
🔹 کمتر از نیمی از آنها میدانستند که مخاطبانشان از چه پلتفرمهایی برای دریافت محتوا استفاده میکنند.
🔹 کمتر از نیمی از آنها از اطلاعات دموگرافیک (سن، جنسیت، موقعیت جغرافیایی) مخاطبان خود اطلاع داشتند.
🔹 اکثر آنها حتی درباره علاقهمندیها، سرگرمیها، یا عادات خرید مخاطبان خود هیچ بینشی نداشتند.
🔎 من دریافتهام که ابزار HubSpot’s Marketing Analytics میتواند بسیار ارزشمند باشد.
💡 این ابزار، بینشهای دقیقی درباره رفتار، ترجیحات و الگوهای تعامل مشتریان ارائه میدهد و به بازاریابان کمک میکند تا کمپینهای شخصیسازیشده و مؤثرتری ایجاد کنند.
اگر میخواهید درباره شخصیسازی در بازاریابی بیشتر بدانید، پیشنهاد میکنم با قابلیتهای HubSpot CRM آشنا شوید!
برای اینکه تلاشهای بازاریابی خود را بهصورت مؤثر شخصیسازی کنید، نیاز به یک منبع واحد و یکپارچه از دادهها دارید. اما متأسفانه، یافتههای ما نشان میدهد که بسیاری از بازاریابان همچنان با چالشهای مرتبط با منابع پراکنده داده، سیلوهای اطلاعاتی درون سازمانی، و نبود یک پایگاه مرکزی و در دسترس برای اطلاعات مشتریان مواجه هستند.
🔹 در واقع، تنها یک نفر از هر پنج بازاریاب گزارش داده است که دادههای بازاریابی او کاملاً با ابزارهای مورد استفادهاش یکپارچه است.
🔹 ۳۰٪ از بازاریابان نیز اعلام کردهاند که ابزارهای مختلفی که در بازاریابی استفاده میکنند، تعاملات بسیار نامنسجمی دارند.
علاوه بر این، ۲۸٪ از پاسخدهندگان اظهار داشتند که دریافت دادههای موردنیاز از تیمهای دیگر شرکت برای آنها چالشبرانگیز است، درحالیکه ۳۴٪ نیز به سختی میتوانند دادههای خود را با سایر تیمها به اشتراک بگذارند.
این “بحران قطع ارتباط” باعث میشود که تیمهای بازاریابی نتوانند دید جامعی نسبت به دادههای خود داشته باشند، و این موضوع کیفیت دادهها را نیز کاهش میدهد.
آنا جیمز، سرپرست تجزیه و تحلیل نوآوری در محل کار در Asana’s Work Innovation Lab، در این رابطه هشدار میدهد:
«بازاریابان به دلیل استفاده از ابزارها و سیستمهای پراکنده، در معرض فرسودگی دیجیتال شدیدی قرار دارند.»
او معتقد است که:
«در سال ۲۰۲۵، موفقیت نه از طریق افزودن فناوریهای جدید، بلکه از طریق بهینهسازی و یکپارچهسازی فناوریهای موجود حاصل خواهد شد. این کار به بازاریابان اجازه میدهد تا بر خلاقیت و تأثیرگذاری بیشتر تمرکز کنند.»
۸۲٪ از بازاریابان باور دارند که داشتن “یک منبع واحد از حقیقت” برای دادههای بازاریابی آنها، تا حدی، تا حدودی یا بهشدت مفید است.
یک منبع واحد از حقیقت، به طور مستقیم بزرگترین چالشهای تیمهای ناهماهنگ را حل میکند، از جمله:
✅ مشکلات ارتباطی
✅ استفاده تیمهای بازاریابی و فروش از ابزارهای متفاوت
✅ مشکل در به اشتراکگذاری دادهها بین تیمهای مختلف
به همین دلیل، ۶۹٪ از بازاریابان گزارش دادهاند که CRM آنها نقش بسیار مهمی در موفقیت استراتژی کلی بازاریابیشان ایفا میکند.
📌 یکی از بهترین روشها برای دستیابی به یک منبع یکپارچه از حقیقت، استفاده از یک CRM مانند HubSpot است، که دادهها را با ابزارهای مختلف ادغام کرده و سیلوهای اطلاعاتی را از بین میبرد.
اگرچه اهمیت دادهها موضوع جدیدی نیست، اما نظرسنجی امسال نشان میدهد که بهکارگیری دادهها در بازاریابی، اکنون یک نیاز اساسی است.
🔎 تحلیل و استفاده درست از دادهها، به بازاریابان کمک میکند تا میزان موفقیت استراتژیهای خود را ارزیابی کرده، بازگشت سرمایه (ROI) را نشان دهند، و تصمیمات بهتری برای آینده بگیرند.
اما در عین حال، مشاهده کردیم که تمرکز بر استفاده از دادهها برای شناخت و هدفگیری مشتریان، نسبت به گذشته کمتر شده است.
💡 دلیل اصلی این موضوع، چالشهای فزاینده در حوزه حفظ حریم خصوصی و امنیت دادهها است.
🔹 ۲۱٪ از بازاریابان معتقدند که مشتریان کمتر به اشتراکگذاری دادههای شخصی خود اعتماد دارند.
🔹 ۱۹٪ از بازاریابان از کیفیت پایین دادهها بهعنوان چالش اصلی یاد کردهاند.
🔹 ۱۸٪ از بازاریابان به افزایش مقررات حریم خصوصی دادهها، که دسترسی به اطلاعات شخصی را محدود میکند، اشاره داشتهاند.
📊 با این حال، دادههای ما نشان میدهد که “دادهمحور بودن” دیگر یک انتخاب لوکس نیست، بلکه یک نیاز حیاتی در دنیای بازاریابی امروز است.
چرا؟
🔸 ۲۹٪ از بازاریابان اعلام کردهاند که استفاده از دادهها برای تدوین استراتژی بازاریابی، مهمترین تغییر در صنعت طی یک سال گذشته بوده است.
🔸 ۲۶٪ از بازاریابان نیز بر اهمیت استفاده از دادهها برای نشان دادن ROI و ارزش تجاری فعالیتهای بازاریابی تأکید کردهاند.
📍 ۳۱٪ از بازاریابان میگویند که این روش به آنها کمک میکند تا بفهمند کدام استراتژیهای بازاریابی مؤثرتر هستند.
📍 ۳۰٪ از بازاریابان معتقدند که این روش، بازگشت سرمایه (ROI) آنها را افزایش میدهد.
📍 ۲۷٪ از بازاریابان بر این باورند که این روش به آنها کمک میکند تا مخاطبان هدف خود را بهتر و دقیقتر هدفگیری کنند.
💡 پریا گیل، از SurveyMonkey، تجربه خود را اینگونه توصیف میکند:
«ما با استفاده از نظرسنجیها و پرسشنامهها، متوجه شدیم که مخاطبان ما به چه موضوعاتی بیشتر اهمیت میدهند. سپس محتوای خود را کوتاه، جذاب، و معتبر نگه داشتیم و دائماً ایدههای خود را تست و بهینهسازی کردیم.»
🔎 اگرچه استفاده از دادهها کار آسانی نیست، اما در دنیای امروز، بازاریابان دیگر نمیتوانند بدون دادهمحور بودن، در رقابت باقی بمانند.
✔ فهرست ترندهای بازاریابی که در این مقاله بررسی کردیم، تنها بخش کوچکی از تغییرات بزرگی است که در صنعت بازاریابی در حال وقوع است.
✔ بازاریابی مدرن پیچیدهتر و چالشبرانگیزتر از همیشه شده است.
✔ به همین دلیل، آگاهی از جدیدترین ترندهای بازاریابی از اهمیت بالایی برخوردار است.
📢 اگر میخواهید فهرستی جامع از مهمترین تاکتیکها، فرصتها، چالشها، کانالها، و استراتژیهای بازاریابی که در سال ۲۰۲۵ مورد استفاده قرار خواهند گرفت را ببینید، پیشنهاد میکنم گزارش جامع ما درباره وضعیت بازاریابی در سال ۲۰۲۵ را بررسی کنید.
🎯 در دنیای بازاریابی، بهروز بودن یک الزام است! پس از دادهها غافل نشوید و همیشه بهدنبال اطلاعات جدید باشید.
درصد مطالعه مقاله