هوش درون فردی به احساسات، منطق و مجموع درونیات فرد اشاره دارد.
افرادی که هوش درون فردی بالایی دارند، درک عمیقی از احساسات، افکار، روحیات، حالات و تمام درونیات فردی خودشان دارند. این افراد خودشان را به خوبی میشناسند، و درونگری عمیقی دارند. این خودشناسی باعث میشود خواستههای خودشان از زندگی را دقیقاً بدانند.
ویژگی دیگر این افراد آگاهی برچیزهایی است که در زندگی، ناراحت، خوشحال، یا افکار آنها را مخدوش میکند، در نتیجه اخلاقیات خود را میشناسند. همین دلیلی میشود که بتوانند آمادهتر درمسیر زندگی گام بردارند، و رفتارهای خودشان را در برابر مسائل بیرونی پیشبینی بکنند.
این افراد به صلح درونی با خودشان رسیدهاند، و از تنهاییهای خودشان لذت میبرند، چرا که استقلال، فردیت و در یک کلام منیّت بسیار قدرتمندی دارند.
این افراد زمانی که در یک جمع قرار میگیرند به راحتی نظرات خودشان را بیان و از خواستههای خودشان دفاع میکنند. عزت نفس بالایی دارند و با تمرین و کسب مهارت میتوانند که این مهارت را پرورش بدهند.
آقای عباس کیارستمی میگویند:
یک درخت زمانی که تنهاست درختتر است و همینطور یک انسان هم زمانی که تنهاست آدمتر است.
اگر احساس تنهایی را بفهمید، پی میبرید که بسیار باشکوه است.
تنهایی به انسان امکان حضور در هر مکان و زمانی را میدهد،
با تخیل.
این حرف به لذت بردن انسان از تنهایی و خلوت خودش اشاره دارد.
فردی که بدون دخالت هیچ عامل بیرونیای به صلح درونی با خودش برسد، میتواند در جنبههای دیگر زندگی نیز پیشرفت بیشتری بکند.
برای نمونه آقای الهی قمشهای زمانی که صحبت میکنند،
آرامش درونی عمیقی دارند که آن آرامش را به بقیه هم منتقل میکنند. ایشان انرژی مثبت خاصی دارند و به رضایت درونیای با خودشان رسیدهاند که میتوانند این حس را به بقیه هم القا بکنند.
افرادی که هوش درون فردی بالایی دارند یا به گفته گاردنر (Intrapersonal Intelligence) بلایی دارند، انسانهای خارق العادهای هستند.
حدث میزنید که هوش درون فردی شما چه میزان است؟ و چقدر بر زندگی شما تاثیر میگذارد؟