//=get_template_directory_uri()?>//=rand(100,1000)?>
تاکنون برای هیچکس نباید خبر جدیدی باشد که هوش هیجانی، که گاهی اوقات با عنوان EQ نیز شناخته میشود، یک مهارت اساسی برای موفقیت حرفهای است. مهارتهای فنی، هوش و شایستگی کلی ممکن است شما را وارد عرصه کار کنند، اما اوجگیری به قلهها نیازمند مهارتهای ظریفتر، ارتباطی و بینفردی است که توسط EQ پوشش داده میشود.
برای به کارگیری EQ در محیط کار، مهم است که اجزای کلیدی هوش هیجانی، نحوه تأثیر آنها بر موفقیت و چگونگی بهبود آنها را درک کنیم.
هوش هیجانی معیار توانایی شما در درک و مدیریت احساسات خود و احساسات دیگران است. این مهارت بر نحوه مدیریت رفتارها، هدایت موقعیتهای اجتماعی و تصمیمگیریهای ما تأثیر میگذارد.
در حالی که بسیاری از مهارتها به هوش هیجانی کمک میکنند، ۴ مولفه کلیدی EQ عبارتند از: خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط. این مولفهها زیر دو شایستگی اصلی قرار میگیرند: شایستگی شخصی و شایستگی اجتماعی. شایستگی شخصی توانایی آگاهی از احساسات خود و مدیریت اعمالتان است، در حالی که شایستگی اجتماعی توانایی درک حالات روحی، رفتارها و انگیزههای دیگران برای حفظ روابط خوب است. خودآگاهی و خودمدیریتی مهارتهای شایستگی شخصی هستند، در حالی که آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط مهارتهای شایستگی اجتماعی محسوب میشوند.
حالا که ۴ نمایانگر EQ را میشناسیم، بیایید هر یک را به تفصیل بررسی کنیم.
اولین سطح هوش هیجانی خودآگاهی است، که توانایی درک دقیق احساسات خود در لحظه و درک گرایشهای خود در موقعیتهای مختلف است. تحقیقات تاشا یوریش، روانشناس سازمانی، نشان میدهد که تنها حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد افراد خودآگاه هستند، که فاصله زیادی با ۹۵ درصد افرادی دارد که فکر میکنند خودآگاه هستند.
خودآگاهی شامل مهارتهای زیر است:
به عنوان مولفه اصلی EQ، خودآگاهی سه سطح دیگر هوش هیجانی را ممکن میسازد. خوشبختانه، صرفاا فکر کردن به خودآگاهی به بهبود این مهارت کمک میکند و بهبود خودآگاهی، بهبود بقیه مولفه های هوش هیجانی را آسانتر میکند.
افزایش خودآگاهی مزایای متعددی دارد، مانند افزایش رضایت از زندگی و عملکرد بهتر در کار – در واقع، طبق کتاب پرفروش “هوش هیجانی ۲.۰” از بنیانگذاران ما، ۸۳ درصد از افراد با عملکرد بالا، خودآگاهی بالایی دارند.
سطح دوم هوش هیجانی خودمدیریتی است، که توانایی استفاده از آگاهی از احساسات خود برای انعطافپذیری و هدایت مثبت رفتار شما است.
خودمدیریتی از مهارتهای زیر تشکیل شده است:
یک راه ساده برای بهبود خودمدیریتی این است که در موقعیتهای استرسزا مکث کنید و آنچه را که برای مدیریت احساسات خود قبل از تصمیمگیری لازم است، انجام دهید. با یک گام به عقب برداشتن و کنترل آنچه احساس میکنید، از صرفا واکنش نشان دادن به پاسخگویی عمدی حرکت خواهید کرد.
سطح سوم هوش هیجانی، آگاهی اجتماعی است، که توانایی درک دقیق احساسات در دیگران و درک اینکه واقعا چه اتفاقی برای آنها میافتد است.
مهارتهای آگاهی اجتماعی شامل موارد زیر است:
برای بهبود آگاهی اجتماعی، ابتدا شروع کنید به صرفاً گوش دادن به دیگران اطراف خود، با هدف درک بهتر آنها و احساساتشان. این جوهر همدلی، یک جنبه کلیدی از آگاهی اجتماعی است.
سطح چهارم هوش هیجانی، مدیریت روابط، بر اساس سه مولفه دیگر EQ بنا شده است. مدیریت روابط توانایی استفاده از آگاهی شما از احساسات خود و دیگران برای مدیریت موفقیتآمیز تعاملات است.
مهارتهایی که مدیریت روابط را تشکیل میدهند عبارتند از:
مدیریت روابط به ویژه برای کسانی که در موقعیتهای رهبری هستند، مهم است. اگر روابط قوی با افرادی که رهبری میکنید برقرار نکنید، احترام و اعتمادی را که برای رهبری خوب آنها نیاز دارید، به دست نخواهید آورد.
یکی از راههای بهبود مدیریت روابط، تمرین مقابله مستقیم با تعارض است. در حالی که نادیده گرفتن مشکلات بینفردی و تمرکز بر کار در دست ممکن است آسانتر به نظر برسد، تعارضات حل نشده مانع انسجام گروهی و کاهش بهرهوری میشوند و رسیدگی به آنها روابط را تقویت کرده و منجر به دیدگاهها و نتایج مثبتتر میشود.
بهترین راه برای شروع تسلط بر ۴ موفه هوش هیجانی، ارزیابی دقیق وضعیت فعلی مهارتهای EQ شما است. با بینش صحیح نسبت به شایستگی خود در هر یک از مـولفه های EQ، میتوانید مهارتهای خاصی را که نیاز به بهبود دارند، هدف قرار دهید.
نوشته: مگی ساس، دکترای روانشناسی
درصد مطالعه مقاله